محل تبلیغات شما
یه شبایی تو زندگیت هست که وقتی دفتر خاطرات زندگیتو ورق میزنی،
به چیزایی مرسی که نمیدونی تقدیرت بوده یا تقصیرت؟
به آدمایی میرسی که نمیدونی دردن یا همدرد.
به لحظه هایی میرسی که هضمش واسه دل کوچکت سخته.
و به دردایی میرسی که برای سن و سالت بزرگه.
به آرزوهایی که توهم شد.
رویاهایی که گذشت.
یه چیزایی که حقت بود اما شد توقع.
و زخم هایی که با نمک روزگار آغشته شد.
و احساسی که دیگران اشتباه می نامند.
و دست آخر دنیایی که بهت پشت کرده.
و باز هم انتهای دفتر خودت می مانی.
و زخم هایی که روزگار پشت هم میزند.
و سکوت هم دوای دردش نیست.
کاش دنیا مهربان تر بودی.

قرارمون این بود...

کاش دنیا مهربون تر بود

هایی ,میرسی ,هم ,چیزایی ,نمیدونی ,تر ,میرسی که ,هایی که ,کاش دنیا ,زخم هایی ,که نمیدونی

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

کاغذ پاره