محل تبلیغات شما



قرارمون این بود که پا به پا باشیم

یکی بشیم باهم همیشه ما باشیم

قرارمون این بود که غصه ویرون شه

تموم شب ازما ستاره بارون شه

ولی تو یدی چراغو از شب هام

کنارهم هستیم ولی ببین تنهام

تودور دور از من ولی همین جایی

دوباره بی حرفی دوباره تنهایی.

منو نمی بینی منو که بی تابم

بی تابتم حتی وقتی که تو خوابم

تو که حواست نیست به این پریشونی

یک لحظه هم پای حرفات نمیمونی


یه شبایی تو زندگیت هست که وقتی دفتر خاطرات زندگیتو ورق میزنی،
به چیزایی مرسی که نمیدونی تقدیرت بوده یا تقصیرت؟
به آدمایی میرسی که نمیدونی دردن یا همدرد.
به لحظه هایی میرسی که هضمش واسه دل کوچکت سخته.
و به دردایی میرسی که برای سن و سالت بزرگه.
به آرزوهایی که توهم شد.
رویاهایی که گذشت.
یه چیزایی که حقت بود اما شد توقع.
و زخم هایی که با نمک روزگار آغشته شد.
و احساسی که دیگران اشتباه می نامند.
و دست آخر دنیایی که بهت پشت کرده.
و باز هم انتهای دفتر خودت می مانی.
و زخم هایی که روزگار پشت هم میزند.
و سکوت هم دوای دردش نیست.
کاش دنیا مهربان تر بودی.


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مشاوره تحصیلی